من با اون

من با اون کلبه ای ساختم برای زندگی مجازی

من با اون

من با اون کلبه ای ساختم برای زندگی مجازی

من برگشتم

امروز۱۴/۱۰/۸۸ 

بالاخره بعد از مدتها دوری از خونمون ،‌امروز موفق شدم برگردم. 

مدتی بود که رفته بودم ماموریت کاری و بعدم که مشکلات زندگی و از این جور حرفا.... 

می بینم که خانم خونه این مدت خیلی فعال بوده و چند تا دوست جدیدم به جمعمون اضافه شدند. خداییش من حال می کنم از اینکه دوستای خوبی پیدا کردیم.  

دیروز خانمی از کار زیاد خونه گلایه داشت . نه اینکه تنبل باشه ها،‌ نه عزیزم امروز دو تا امتحان داره. واسه همین مجبور بود هم به کارای خونه مامانش اینا برسه و هم درس بخونه. دیشب تا پاسی از شب داشت درس می خوند.منم سعی کردم کنارش بیدار بمونم تا احساس خواب آلودگی نکنه ولی انقد خسته بودم که همون سر شب از پا افتادم. 

فکر کنم الان که دارم این پستو می نویسم سر جلسه امتحان باشه. امیدوارم موفق و سربلند بیرون بیاد.در ضمن جهت اطلاع همه بگم که خواهش خانمی (که توی پست قبل بهش اشاره کرده بود)پذیرفته شد و در حال انجام شدنه.(چه کار کنم خب، مگه من چند تا خانمی دارم؟ خودشم خوب میدونه که چقدر واسم عزیزه.) 

خانمی خسته نباشی....

نظرات 8 + ارسال نظر
مریم دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:12 ب.ظ http://ghoghnoos69.blogfa.com

اول

خوش اومدی گلم.

مریم دوشنبه 14 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:13 ب.ظ http://ghoghnoos69.blogfa.com

سلام خانوم و آقای خونه
آقای خونه چه عجب شما اومدی
خسته نباشی به خاطر ماموریت
تقریبا مطمئن بودم که خواهش خانوم خونه مقبول میفته
ایشالا که خانوم خونه امتحاناشو با موفقیت پشت سر میذاره

سلام مریم جونم. خوبی گلم؟

منم همینو بهش گفتم. اینقدر سرش شلوغه که نگو...........

سلامت باشی.

اونم چه مقبولی!. مرسی گلم. با دعای شما ایشالا خوبترم میشه.

سالی سه‌شنبه 15 دی‌ماه سال 1388 ساعت 04:45 ب.ظ http://salijigmal.blogsky.com

سلام آقای خونه...خسته نباشی بابا
آفرین که خواهش خانوم خونه رو اجابت کردی....
ایشالا همیشه شاد و سر بلند باشین.

سلام. سلامت باشین.

ممنون.

مریم چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 12:25 ب.ظ http://ghoghnoos69.blogfa.com

سلام آقای خونه
مر۳۰ خوبم
پس خدا کنه خودش بفهمه و انقدر نگرانی نداشته باشه

سلام مریم جان. خوبی؟

مریم جان من باید چی و بفهمم؟؟؟؟؟؟؟؟ من از چی نگرانم که خودم و اقای خونه خبر نداریم؟

مدی چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 02:56 ب.ظ http://madikhanoom.blogsky.com

پس من چی؟
من خانومیه تو نیستم :-(
مدی آپیده

سلام مدی جان؟

من خانومیه تو نیستم :-(
این که گفتی یعنی چی؟!!!! آقای خونه فقط یه خانومی داره اونم منم. باور نداری ازش بپرس.

تنها پنج‌شنبه 17 دی‌ماه سال 1388 ساعت 07:35 ب.ظ

سلام امدم بازم خونتون ساعت و نگاه سر شبه منم شام مهمونتونم چی دارین ها ؟راستی اقای خونه چقد خوبی که خواهش خانمی رو قبول کردی

تنها جمعه 18 دی‌ماه سال 1388 ساعت 06:08 ب.ظ

سلام بابا تنبلا دو نفرین لااقل یکی تون جواب بده

سلام تنها جان. خوبی؟
من که درس دارم اقای خونه هم که حالش خوب نیست. براش دعا کن. خیلی نگرانشم.

مریم شنبه 19 دی‌ماه سال 1388 ساعت 03:01 ب.ظ http://ghoghnoos69.blogfa.com

خانم خونه منظورم امتحاناتت بود
گفته بودم ایشالا موفق بشی آقای خونه هم فرمودن منم همینو گفتم انقدر سرش شلوغه که نگو
منظورم این بود که فقط به فکر امتحاناتت نباشی یه کمی هم به آقای خونه برسی

سلام مریم. جان.
بخاطر سو تفاهمی که پیش اومده معذرت میخام. اون کامنتو من جواب داده بودم نه اقای خونه.

من همیشه به یادش بودم و هستم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد