من با اون

من با اون کلبه ای ساختم برای زندگی مجازی

من با اون

من با اون کلبه ای ساختم برای زندگی مجازی

دل آشوب

تو دلم آشوب بود. حس کردم قراره یه خبرایی بشه.حدسم درست بود.قبل از اینکه بپرسم خودش همه چیز و گفت. دروغ چرا؟ خیلی ناراحت شدم. باورم نمیشه هر روز دارم ازش دورتر میشم.... 

 

مبارک عزیزم....

نظرات 6 + ارسال نظر
حسین یکشنبه 30 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ق.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگتون بسیار زیباست.اگه میشه به سایت من هم سر بزنید.ممنون

مریم دوشنبه 31 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:09 ق.ظ http://ghoghnoos69.blogfa.com

خطاب به اقای خونه :
سلام اقای خونه
درسته شما کار اشتباهی نمیکنی اما خب ما دختریم یه کم برامون سخته شما که داری ازدواج میکنی مقصر ندونیمت
با اینکه تقصیری نداری اما خب این احساس ماست دیگه شما ببخش
خطاب به خانم خونه : سلام خانم خونه صبور باش و از خدا کمک بخواه فقط همین

سلام
به هر حال این راهیه که هر دومون آخرشو می دونستیم و انتظار چنین روزهایی رو می کشیدیم.
از خدا می خوام که خانمی هم بتونه با این مسئله راحت تر کنار بیاد.

مدی جمعه 4 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ب.ظ http://madikhanoom.blogfa.com

آخی

تنها شنبه 5 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 05:04 ب.ظ

سلام عزیزان کجایین بابا

سلام
ما همین جا هستیم.
هر چی هم که نتونیم با هم باشیم ولی بازم این خونه بهترین نقطه اشتراکمونه.
تا ببینیم چی پیش میاد.

مدی چهارشنبه 9 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 01:55 ق.ظ http://madikhanoom.blogfa.com

آپم بدو بیا

تنها جمعه 11 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ

سلام اقای خونه سلام خانمی چه خبر چرا اپ نمی شین ها

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد