من با اون

من با اون کلبه ای ساختم برای زندگی مجازی

من با اون

من با اون کلبه ای ساختم برای زندگی مجازی

نقش پر رنگ اقای خونه

امروز پنج شنبه14/8/88

 

امروز اقای خونه در نبود من حسابی کمبود خابش و جبران کرده بود. عصر وقتی زنگ زد واسه اینکه خودش و بیشتر تو دلم جا کنه گفت:نهار نخوردم و منتظر موندم تا شما بیای با هم بخوریم. 

 

منظورش این بود که: آخی در نبودت حسابی خابیدم چون میدونستم اگه بیای نمیزاری بخابم الانم خیلی گرسنمه نهارو بیار بخوریم. من عاشق غیر مستقیم حرف زدنشم. در عین غیر مستقیم بودن مستقیم منظورش و میرسونه. 

 

امروز اقای خونه نقش خودش و پر رنگتر کرد و بخاطر جا گذاشتن کیف پولم کلی سرزنشتم! کرد. قراره من و تو خونه زندانی کنه و بعدشم کلیدو قورت بده تا مبادا من کلید و گم کنم!!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد